هستی خود را با نیستی جهان تاخت زدم!!!

هستی خود را با نیستی جهان تاخت زدم!!!

هستی خود را با نیستی جهان تاخت زدم!!!

هستی خود را با نیستی جهان تاخت زدم!!!

جاده

جاده

تداعی گر خاطراتمان جاده هایی است که روزی من و تو با هزاران امید دل به آن ها سپردیم

اما نمی دانم......

نمی دانم سوز کدامین دل بود که تورا تا ابد مسافر این جاده کرد

و آه کدامین نفس بود که مرا به آرزوهایم نرساند

حالا تنها مانده ام با یه دنیا غم و جاده ای که هیچ گاه پایانی نداشت

بی تو چه کنم؟؟؟

رسم کوچ پرستوها را شکستی!!!

بی تو چه کنم؟؟؟.....

 

نظرات 2 + ارسال نظر
مهر پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:38 ق.ظ http://doayam.blogsky.com

سلام شعر زیبایی بود و قلم زیبایی هم دارید ا... و از خداوند برایتان آرزوی دلشادی میکنم التماس دعا!

مهر پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:12 ق.ظ http://doayam.blogsky.com

سلام! دلشاد باشید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد